آیهانآیهان، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همه ی زندگی ما

تولد کیان عزیز

سلام وروجک مامان این روزا حسابی شیطون شدی عشق من فقط بدونی چه جوری شیر میخوری 180 درجه میچرخی پاهاتو تو یغه مامان میکنی الهی فدات بشم من، عسلم دیشب تولد کیان جون بود خیلی ذوق کرده بودی عزیزم ،وقتی داشتیم عکس میگرفتیم پاهاتو زدی تو کیک کیان جون،رو بالشتش بالا آوردی حسابی از دستت عصبانی شده بود میگفت عمه جون به پسرت بگو اینکارا رو نکنه الهی من فدااااااااای این پسرم بشم دووووورت بگردم عسلم خیلی خیلی عاشقتم  اینم عکسهای شماجیگری روز تولد اسپایدرمن بزرگ
4 آذر 1392

آیهان بعد از افطاری مامان جون

پسر گلم امروز(92/05/13)مامان جون افطاری داشتن کیان و عرشیا و فرانک جونم بودن میومدن پیش  پسر گل من بهشون گفتم ان شاالله پسرم بزرگ میشه میاد با شما بازی میکنه ان شاالله زود زود بزرگ شی،نفس مامان شما خیلی خسته شدی چون من خیلی کار داشتم زیاد پیش پسر نازم نبودم ببخشید عزیزم باید به مامان جون کمک میکردم شبم خیلی بهونه گیری کردی من و باباجون امین به زورخوابوندیمت پسر گلم ،اینم عکس شماست بعد از کلی تلاش برای خوابوندنت خیلی دوستت داریم گل من         ...
4 آذر 1392

آیهان در شاندیز

پسر نازم اینجا اولین باری بود که رفتی بیرون شهردر تاریخ92/04/28 من وشما وبابا جون امین و مامان جون و خاله جون ندا،خیلی خوش گذشت البته شما همش خواب بودی ولی ما از اینکه کنارمون بودی خیلی خوشحال بودیم.عاشقتم پسر نازم   ...
28 تير 1392

اولین مراجعه به دکتر گل پسرم

عشق قشنگم امروز شنبه 22 تیرماه ما شمارو برای اولین باربردیم دکتر(دکتر احمد شاه فرهت)(البته به جز دکتر بهداشت)دکتر خیلی خوبیه به محض اینکه شمارو دید همه چیزو گفت.گفت پسر طلاتون خیلی شکمو و عصراهم غرغر میکنه وزنت شده بود4/65 kg الهی فدات بشم نازنینم خداروشکر خوب وزن گرفته بودی و دکتر گفت شیر مامان خیلی خوبه منم خیلی خوشحال شدم عاشقتم عشق من ...
22 تير 1392

ختنه آیهان عسلم

آیهان عزیزم شما در 4 تیر 1392 وقتی که 4 روز داشتی ختنه شدی توسظ دکتر عطایی پسر عزیزم اصلا اذیت نکردی عسلم من و شما با مامان جون کبری و مامان جون فرناز و بابا جون عماد  و بابا جون حمیدو کیان جون رفتیم درمانگاه وقتی شمارو خواستن ببرن من خیلی گریه کردم ولی زود مامان جون فرناز اومد فیلمی که ازت گرفته بود و آورد که به من نشون بده پسرم گریه نمیکنه و چقدر ارومه تا دل مامانم اروم بشه نازنینم شبم اصلا اذیت نکردی و گذاشتی من و مامان جون راحت بخوابیم.عاشقتم یکی یکدونم ...
4 تير 1392

فرشته ما زمینی شد

تقدیم به کسی که با تولدش به زندگیمان تولد دوباره بخشید...     آیهان عزیزم شما روز شنبه 1 تیر 1392(22JUN2013)ساعت10:15در بیمارستان مهر مشهد توسط دکتر ترک زاده با وزن 3500kgو قد54cmبه دنیا اومدی تابشی عشق قشنگ مامان و بابا،پسر نازم من و بابا جون امین عاشقانه دوستت داریم و خدای مهربونو روزی هزار مرتبه شکر میکنیم به خاطر وجود تو دوستت داریم تا بی نهایت تولدت مبارک عشق من اینم عکسهای روز اول تولدت عزیزم   از موقع تولدت فیلم و عکس هم بیمارستان بهمون داد که وقتی بزرگ شدی همشونو میبینی که چقدر ناز و عسلی عشق من وقتی به دنیا اومدی همه اومدن دیدنت بیمارستان نفس من،مامان بزرگ و بابا بزرگات خاله جونت و عمه جونات دایی و خانوم د...
1 تير 1392