آیهانآیهان، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

همه ی زندگی ما

واکسن دو ماهگی گل پسر

پسر عزیزم امروز(92/06/02)من و شما با مامان جون و باباجون حمید و مامان جون فرناز رفتیم واکسن 2 ماهگیتو بزنیم من که نیومدم شمارو مامان جونات بردن میگن خیلی گریه کردی گل نازم بمیرم برات پسرم وقتی اومدیم خونه ی مامان جون نمیتونستی پاهای کوچولوتو تکون بدی دردت میومد عشق من 2بار تب کردی ولی زود خوب شدی دیگه تا شب خوب خوب بودی و میخندیدی فدای پسر صبورم بشم من    ...
4 آذر 1392

آیهان بعد از افطاری مامان جون

پسر گلم امروز(92/05/13)مامان جون افطاری داشتن کیان و عرشیا و فرانک جونم بودن میومدن پیش  پسر گل من بهشون گفتم ان شاالله پسرم بزرگ میشه میاد با شما بازی میکنه ان شاالله زود زود بزرگ شی،نفس مامان شما خیلی خسته شدی چون من خیلی کار داشتم زیاد پیش پسر نازم نبودم ببخشید عزیزم باید به مامان جون کمک میکردم شبم خیلی بهونه گیری کردی من و باباجون امین به زورخوابوندیمت پسر گلم ،اینم عکس شماست بعد از کلی تلاش برای خوابوندنت خیلی دوستت داریم گل من         ...
4 آذر 1392
1